با تو بيقراره و بی تو بی قراره
دل من راس راسی ديوونه شده
امشبم ميوون اين خاطره های سردم
بی رمق دنبال اون حادثه یی می گردم
كه نفهميدمو کی كجا تو رو ازم گرفت
دست تو جدا شد و نگاهتو گم كردم
چرا بايد وقتی خونه ی دلت متروكه
واسه در زدن بازم دنبال یک بهونه گشت
وقتی راه نداره چشمام به حريم قلب تو
چه جوری ميشه پی فرصت دوباره گشت ؟؟
نظرات شما عزیزان: