امشب . . .

ديوانگيـــــــــــم بالا زده !

نه ســــکوت نه موســــــيقي

نه هيچ چيز ديگـــــــــر

اين ديوانگي را تسکين نميدهد !

من تو را ميخواهم . . .

آرامم کن !!!

مــن

بــازمــانده يــک داســتانِ پُــر دردم

هــمان يــکي که

هــميشه بود کنــارِ يــکي که هيــچوقت نــبود . . .

اونــي که شُمــا بهـش ميگــي مُخــاطــبِ خـــاص

ايــن روزا بــدجوري دور و وره ماس . .

دلــم بــچه خــواست.

بــچه اي از جــنس مــنــو تــــو (باران جووونم )

خــودش را "کــشت"...تــا در دل غــريــبه جــاي شود!!!

"پــوسيدم"...در انــتظار صــداي تــــو...

و تــو براي غــريــبه"زنــگ" زدي!!!

فــکر باکــره مــن از تــو يک فــرشته ساخــت بي آنــکه بداند

 حــريم تــو از حــريم ســلطان فــــيلم ها هــم کثــيف تــر است!

چــشمانم را بايد نــزد دکــتر ببرم...

نمــيدانم چرا چــشم ديدن بعضــيا را ندارم!!!

خـــداونــــدا !!!

به دل نــگير اگر گــاهي" زبــانم " از شکــرت بــاز مي ايســتد!!!

تــــقصيري نــدارد...

قــاصر اســت ؛کم مــي آورد در برابر بــزرگي ات ...

لــکنت مــي گيرند واژه هــايم در بــرابرت!!!

... در دــلم امّــــا هــــــميشه ...

ذکــر خــيرت جــاريــست...

هـمـيـشه سـلـيـقـه مـن و خــُـدا يــکـي بــود

هـر کـه را مـن دوسـت دآشـتـم

بــا خـودش بــُـرد!

تــلخي قصــه آنــجاست... وقــتي دلم "سوخــت"،دلــش "خــنک" شد!!!

فــــروردين است امــــا هواي دل من هنوز دي ماهيست!

ديــوار هاي اتاق مــن ,اهــل دل اند , تــا صــبح ,درد دل مي کــنيم ..!!

نخند و با خنده هات باز منو دلخور نکن

نگو دلت با منه دیگه تظاهر نکن

ببین ازت بریدم

خسته ام از دورویی

از تو برام چی مونده

بجز بی آبرویی

لبت یه چیزی میگه

چشات یه چیز دیگه

من دیگه فهمیدم کدوم دروغ میگه

بهم بگو از عشق تصور تو چیه؟

وقتی که پیش منی چشات حریص کیه؟

خیانت از سر تا پای تو میریزه

تصورت از عشق چه نفرت انگیزه

 بيا اي دختر بيا ، بيا پيش من بيا
سبزه رو دختر بيا، بيا پيش من بيا
بيا تا باهم بريم كنار شط كارون
سايبون پيدا كنيم تو داغي نخلستون
رقص و شادي بكنيم دلمونو و راضي بكنيم
بشيم از چشم رغيبون پنهون
سوار قايق بشيم ميون شط كارون
سبزه و بانمكي دل من تو رو ميخواد
دلبر و خوشگلكي بيا كه تو رو ميخواد
رقص و شادي بكنيم دلمون و راضي بكنيم

!!!!!!!

 غم میون دوتا چشمون قشنگت لونه کرده
شب تو موهای سیاهت خونه کرده
2تا چشمون سیاهت مثل شبهای منه
سیاهی های دوچشمت مث غم های منه
وقتی بغض از مژه هام پایین میاد بارون میشه
سیل غم ابادی مو ویرونه کرده
وقتی با من میمونی تنهاییمو باد میبره
دوتا چشمام بارونه شبونه کرده
بهار از دستای من پر زد و رف
گل یخ توی دلم جوونه کرده
تو اتاقم دارم از تنهایی اتیش میگیرم
هی شکوفه توی این زبونه کرده
چی بخونم جوونیم رفته صدام رفته دیگه
گل یخ توی دلم جوونه کرده